صدا و سیمایم آرزوست....!

امروزه رسانه ها بخش قابل توجهی از زندگی ما را تشکیل داده اند و با نفوذ و تأثیرگذاری فراوان خود، اهداف، نیّات، فکر، سبک زندگی و به طور کلی ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه ما را تحت سیطره و تأثیر خود قرار داده اند.

شاید شما نیز بگویید در باب رسانه زیاد گفته اند و نوشته اند؛ ولی سؤال اینجاست که چرا از این همه چاره اندیشی، آبی گرم نگشته است؟!

به دلیل شرایط غالب، صدا و سیما و همچنین ماهواره، دو ابزار رسانه ای هستند که با آوردن نام «رسانه» ذهن مخاطب را بیشتر متوجه خود می کنند و سخنان بسیاری در باب آنها گفته شده که برخی از آنها دیگر از کفر ابلیس هم مشهورتر گشته است!

از صدا و سیما انتظارات فراوانی وجود دارد که برآورده نشدن آنها در مقاطع و برنامه های مختلف و ارضا نکردن مخاطب، مشکلات و انتقادات فراوانی را به دنبال می آورد. به خوبی می دانیم که صدا و سیما موظف است روش های هنری گوناگون را برای تفهیم و توضیح مفاهیم و ارزش های اسلامی به کار گیرد و اگر غیر از این باشد، صدا و سیمای جمهوری اسلامی، صدا و سیمای اسلامی نیست! ولی گاه شاهد حکم فرمایی نگاه ظاهربینانه در ساختار صدا و سیما هستیم؛ علی الخصوص در سریال ها و فیلم ها.

صناعت فیلم بیرون از مدار خبر و مستندسازی و به عبارت دیگر در دایره ی هنر، مدت هاست که از رونق افتاده و حتی در مواردی به سطحی ویرانگر تنزل کرده است. حدود شرعی در اکثر موارد رعایت می گردد، درحالیکه مبانی بسیاری مغفول مانده است؛ حجاب هست، ولی حجب نیست! سخنانی به زبان می آید، ولی در عمل  نقض می شود!بسیاری از برنامه های پخش شده از رسانه (که البته اینک به مدد فتواهای جدید برخی کارشناسان، قریب به اتفاق آنها به موضوعات قابل پخش تبدیل شده اند!)به افزایش لودگی و بی بند و باری دامن می زنند! و...


به خوبی می دانیم که اصلاح رسانه و فرهنگ سازی درست، کار صفر و یکی و مکانیکی نیست که با نابودی ناگهانی برخی شرایط حاکم، شرایط بعدی همانند پاسخ اجی مجی جادوگران ظاهر شود! مدتی طول می کشد که شرایط جدید تثبیت شده و استوار گردد.

حرکت های مختلفی نیز در این راستا صورت گرفته است (از قبیل راه اندازی شبکه های مختلف) و پر واضح است که این سرمایه گزاری ها و این هزینه ها تنها برای سرگرم کردن مخاطب نیست. چرا که از قدیم گفته اند: « هیچ گربه ای برای رضای خدا موش نمی گیرد!» اما مسئله ای که در این میان وجود دارد، این است که برنامه ریزی صحیح با توجه به نیاز مخاطب و زمان سنجی دقیق و سنجش جوانب مختلف برنامه ها با معیارها و مبانی اصلی، صورت نگرفته و بدین ترتیب علاوه بر اتلاف هزینه و نیرو، شاهد اقبال مخاطبان به سمت ماهواره هستیم.

امروزه در موارد بسیاری گویی آنکه هست و آنچه هست، از ما نیست و آنکه نیست و آنچه نیست، سودای ماست! به عبارت دیگر، تا زمانی که صدا و سیما یا ماهواره را تنها به یکی از وجوهش محدود کنیم و همه ی ابعاد را در نظر نگیریم، در مغالطه غلتیده ایم و دلزده از رسانه ی ملی، در سودای رسیدن به ماهواره هستیم! در حالیکه آن نیز برای ما نه جنت است و نه جحیم؛ برزخی دیگر است که آن را نیز پشت سر خواهیم گذاشت و وای بر روزی که در مرداب غفلت غرق شده باشیم...

من نمی گویم ارباب رسانه در سرتاسر دنیا دست به یکی کرده اند تا از زور خبث طینت، پاکدامنی ما را بر باد دهند؛ بلکه سخنم این است که فرهنگ و تفکر و هدف بشر غربی تمایز فراوانی با موارد تعریف شده برای ما دارد. اگر بشر غربی با پوشش نامناسب می گردد؛ اگر برهنگی برای بشر غربی تمایزی ندارد؛ اگر جنبه ی مادی در زندگی اش اهمیت بیشتری دارد، اقتضای شأن خود را دنبال می کند. ولی این مقتضیات با دین و فرهنگ ما سازگاری ندارد و از اینجاست که ضررها نمودار گشته و ارزش ها جای خود را به تفکرات جدید می دهد و این چنین رخنه ای در عالم دینی مخاطب ایجاد کرده و کشمکش ها و تقابلات جدیدی را در ذهن او ایجاد می کند و موجب پریشانی هر چه بیشتر او  می گردد.


از این رو، شاید بتوان ماهواره را چون ابر فتنه زای غربی دانست که می بارد. اما باید توجه داشت که ریشه ی اصلی فتنه، خود ما هستیم! اساس فتنه کسی است که مفتون می شود، وگرنه تاریخ ما، تاریخ فتنه هاست و آنکه در مقابل فتنه ها نمی ایستد از پا در می آید، نه آنکه از فتنه ها نمی گریزد.

و بدانید که غرب این شعبده ها را در کار خود می کند؛ بی آنکه خود بداند! چرا که خداوند فرمود: « و مَکَروا وَ مَکَر الله و اللهُ خیر الماکِرین...»

 

 

دردنامه ی کش دار!!

پخش طنز خنده بازار در شب عزاداری مردم آذربایجان و عدم پوشش خبری مناسب اخبار زلزله توسط صدا و سیما موضوع انتقادی بسیاری از سایت ها در این روزها بوده است.

بار دیگر تدابیر "نیندیشیده شده"ی مسئولین رسانه، موجبات افزایش انتقادات و همچنین سوءاستفاده ی فرصت طلبان را فراهم آورد و با وجود عذرخواهی صداوسیما از پخش این طنز در شبی که بسیاری از مردم عزادار بودند، موج اعتراضات همچنان ادامه دارد.

گذشته از برخی انتقادات مقطعی از قبیل مورد پیش آمده در روزهای اخیر، انتقادات فراوان دیگری نیز در قالب های مختلف به رسانه ی ملی وارد می گردد. ولی گویی برخی مسئولین خود را به خواب زده اند که با وجود فریادهای انتقادی بسیار، از خواب برنمی خیزند و همچنان شاهد تکرار و حتی افزایش برخی نقاط منفی در رسانه هستیم.

در ماه رمضان امسال، خبری از جن و پری و روح در سریال های سیما نبود، ولی سریال "خداحافظ بچه" که بسیاری داعیه ی متفاوت و جذاب بودن آن را داشتند و زمان افطار که غالب خانواده ها مخاطب تلویزیون هستند را به پخش آن اختصاص داده اند، تا اینجای کار جای نقد بسیاری داشته است!

آموزش انواع دزدی؛ توبه شکنی؛ نمایش عشق وافر و غیرطبیعی زوج جوان به بچه که موجب انجام کارهای بچه گانه و غیرمنطقی از سوی زوج می گردد و...از جمله نکات اخلاقی(!) است که در این روزهای مبارک به مخاطب القا شده است!!!

همچنین برخی بخش های افزوده شده به مجموعه ی طنز "خنده بازار" در این ماه مبارک، نشان از افزایش لودگی در این برنامه دارد!

مقام معظم رهبری در مورد برنامه های طنز نکاتی را به شرح زیر بیان نموده اند که نصب العین قرار دادن آن توسط مسئولین مربوطه خالی از لطف نیست: «مراقب باشید شادی مردم با لودگی و ابتذال و بی بند و باری همراه نشود؛ از این طریق به مردم شادی داده نشود. همه جور می شود به مردم شادی داد؛ از نوع صحیح آن شادی داده شود. گاهی اوقات یک لطیفه یا یک تعبیر بجا مخاطب را خوشحال می کند؛ گاهی هم ممکن است یک آدم لوده با ده جور ادا درآوردن، نتواند آن طور شادی را ایجاد کند. شادی کردن و شادی دادن به مردم، به معنای لودگی نیست. طنز فاخر و برجسته یکی از هنرهاست. طنازهای واقعی را تقویت کنید، پرورش دهید و کمک کنید تا طنز بیاورند. طنز، یعنی مطالب مهم جدی با زبان شوخی بیان می شود؛ محتوا و معنایی در آن هست، منتها به زبان شوخی...»(بیانات در دیدار با مسئولین صدا و سیما- 11/9/1383)

البته در این میان شاهد برخی برنامه های خوب نیز بودیم که از جمله ی آنها می توان به پخش چند مستند از شبکه ی یک سیما؛ "برخی" قسمت های برنامه ی ماه عسل؛ برنامه های سحر و... اشاره کرد.

اما از "رسانه ی ملی جمهوری اسلامی" انتظاراتی بسیار فراتر از شرایط موجود وجود دارد، که انتظارات بیجایی هم نیستند!

چندی پیش در پست"رسانه ی دینی" نقدی را به برخی سوالات مطرح شده در رسانه ی ملی و زیر سوال بردن شعور مخاطب وارد کردم و از اقبال مردم به ماهواره ها گفتم. دو روز پیش نیز شاهد همین سبک اهانت به مخاطب از یکی از شبکه های اروپایی ماهواره بودم، که شاید از نگاه خوشبینانه ی خیلی ها دور مانده باشد!

سوال مطرح شده به شرح زیر بود:

کدام یک از موارد زیر باعث کاهش وزن می گردد؟

1.قرص های رژیمی

2.ورزش

3.رژیم غذایی

4.همه ی موارد

زده شدن افراد از رسانه ی ملی، موجب سوق یافتن هرچه بیشتر آنان به سمت ماهواره می گردد و جو ایجاد شده باعث می شود بسیاری از نقص ها و نکات منفی موجود در برنامه های ماهواره ای و اهانت به شعور و ارزش های مخاطب توسط آن برنامه ها از دید خوشبینانه و و رضایتمندانه ای که پیش زمینه ای برای مخاطب سوق یافته به ماهواره شده و همچنین دید منفی و منتقدانه نسبت به رسانه ی ملی، موجبات نادیده گرفتن این ضعف ها را فراهم کرده و تاثیرات منفی زیادی را به بار آورد.

بسیاری از موضوعات پخش شده از رسانه ( که البته حالا برخی از آنها به موضوعات قابل پخش تبدیل شده اند!) متناسب با نیاز واقعی مخاطب نیست و موجب روی آوردن به ماهواره ای می شود که در آن هم در بسیاری موارد از سر واقعیت موجود زده و تهش را بریده اند تا رعنایی ِ سیما و خوش خوشانی ِ صدایی بیاید تا خواب غفلت مخاطب را عمیق تر کند و نگاه واقع بینانه ی را از او سلب کند. و در این میان کوتاهی مسئولان رسانه در این مهم قابل اغماض نیست و از آثار مخرب این کوتاهی نمی توان چشم پوشید...

به راستی رسانه چیست که عده ای سوداگر در آن راهی برای مقاصد خود می یابند و در عوض خیرخواهان دل نامراد می مانند؟؟؟

به دلسوزان بگویید تا راه چاره ای برای اصلاح اصحاب رسانه ابتدا کنند؛ که تا فساد آنان صلاح نگردد، کارهای خراب روی آبادی نمی بیند....

 

 

مدیریت رسانه

یکی از عوامل تأثیرگذار در روند فعالیت رسانه ی ملی، مدیران و مسئولان هستند که مدت مدیدیست که اعتراضات و انتقادات فراوانی به آنان وارد می گردد ولی ظاهرا این فریادها به گوش مسئولین نمی رسد!!

مسئول رسانه ی ملی، دعوت ها را اجابت نمی کند و حاضر به پاسخ گویی به سیل عظیم سوالات اقشار مختلف جامعه نیست و صدور بیانیه و اعتراض و مقاله و... هم اثری ندارد!!

این در حالیست که تأثیر گذارترین دستگاه فرهنگی کشور، رسانه ی ملی است. اگر صدا و سیما خودش را تا این حد مسئول تمام ابعاد فرهنگی جامعه؛ از فرهنگ سیاسی، فرهنگ تعلیم و تربیت، فرهنگ دینی و... ؛ بداند و اهمیت و جایگاه خود را بشناسد، تلاش بیشتری در راستای رشد همه جانبه ی آن انجام می دهد.

امام خمینی(ره) صدا و سیما را یک دانشگاه عمومی دانسته اند که در تمام سطح کشور گسترده شده است. هر دانشگاهی نیاز به یک هیئت علمی قوی دارد. یکی از خلأهایی که امروزه در صدا و سیما احساس می شود، حضور کارشناسان زبده در عرصه هایی مختلف می باشد تا هر یک از آنان در بخش مربوط به خود، اهتمام لازم را بکار گیرند و بدین صورت نباشد که برنامه سازان یا مدیران، در مقاطع مختلف، فقط مراجعاتی به اهل علم داشته باشند. زیرا در صورت عدم آشنایی این عالمان و اندیشمندان با کار رسانه ای و در صورت نداشتن درک ژورنالیستی، ممکن است کار خراب تر نیز گردد!

با داشتن هیئت علمی مناسب، مسئولیت بخش محتوایی برنامه ها و عملکرد و جهت گیری رسانه، بر عهده ی آنان خواهد بود و کارشناسان و مدیران ناظر موجود نیز با انجام بررسی های لازم، راحت تر می توانند تشخیص دهند که کدام اندیشه و برنامه در حال اداره ی افکار مخاطبان و تأثیرگذاری بیشتر می باشد.

در این صورت است که هر کس در جایگاهی که باید قرار می گیرد( البته در صورت رفع مشکلاتی مثل انتخاب ها و انتساب ها و...!) و آوینی های زمان شناسایی شده و امکان فعالیت آنان در صدا و سیما فراهم می گردد.

پس از مشخص شدن ضرورت و ویژگی های این هیئت علمی، باید رابطه ی مدیران رسانه ای با این هیئت علمی تعریف گردد.البته مدیران رسانه نیز باید از ویژگی های مناسبی برخوردار باشند تا در رسانه بتوانند منویات امام و مقام معظم رهبری را پیاده کنند.

به عنوان نمونه می توان به اسلام شناس بودن آنان اشاره کرد.مدیران رسانه ای باید در حد اطمینان از اسلام شناخت داشته باشند و بتوانند عمق خط فکری امام و فرامین رهبری را درک کنند تا توانایی اعمال آن در رسانه را داشته باشند.

مدیران رسانه باید انسان شناس باشند. یعنی باید بتوانند مخاطب رسانه را به خوبی بشناسند و از جامعه و خود مخاطب خبر داشته باشند.

رسانه شناس بودن مدیران نیز از ضرورت های موجود است. آنها باید کارکردهای رسانه را بر مبنای مقتضیات و نیازهای امروز جامعه و نه بر اساس دیکته ی غربی ها، هماهنگ کنند.

همچنین مدیران باید هنرشناس یا هنرمند باشند و از هنرمندان هم شناخت داشته باشند. زیرا انتقال هنرمندانه ی مفاهیم است که موجب تأثیرگذاری برمخاطب می گردد و به فرموده ی مقام معظم رهبری، هنر مهم ترین وسیله برای گسترش یک فکر درست یا نادرست می باشد.

این ویژگی ها دارای یک جامعیت نسبی می باشند و وجود آن ها در حد قابل اعتنایی در یک مدیر رسانه ای لازم است تا بتواند به پیشبرد کار هیئت علمی کمک کند. وگرنهموجب اختلال در کار آنان میگردد!

به راستی مدیران رسانه ای ما تا چه حد از این ویژگی ها برخوردارند؟؟؟

رسانه ی دینی

با شروع فصل تابستان و بیشتر شدن وقت آزاد اقشار مختلف جامعه، مخاطبان رسانه ی ملی هم افزایش پیدا می کنند و طبیعتا باید تلاش مسئولان در راستای بالا بردن کیفیت برنامه ها افزایش یابد. مسئله ای که هنوز فاصله ی زیادی تا رسیدن به نقطه ی مطلوب دارد.

ظهر دیروز شاهد یکی از هنرنمایی های رسانه ی ملی بودم! سؤال مسابقه ای که در ساعت ناهار که اکثرا خانواده ها مخاطبان تلویزیون را تشکیل میدهند و محتوای برنامه های پخش شده از اهمیت زیادی برخوردار است، به قرار زیر بود:

کدام یک از موارد زیر باعث افزایش بیماری های قلبی می شود؟

1.چربی ها

2.سبزیجات

3.غلات

طرح چنین سوالاتی( که شعور مخاطب را زیر سؤال میبرد!!) در رسانه ی ملی مایه ی تأسف است! بیان نکات و موارد مختلف از قبیل نکات پزشکی، در برنامه های خاص لازم هست، ولی مخاطب شناسی و زمان سنجی و موقعیت شناسی و انتخاب روش مناسب جهت انتقال این نکات، برای دست اندرکاران رسانه بسیار لازم تر می باشد!

میزان شناخت دست اندر کاران رسانه ای از مخاطبان؛ تعریف مسئولین از آموزنده بودن برنامه ها؛ حدود تعریف شده در رسانه برای کسب مهر تأیید جهت پخش برنامه و بسیاری موارد دیگر از جمله سوالاتی هستند که در این مدت که بیش از قبل پیگیر برنامه ی تلویزیونی بودم، ذهنم رو بیش از بیش درگیر کرده اند...

از اهمیت کار رسانه ای بسیار گفته شده و با دقت و تدبر در اقدامات و کارهایی که حتی در گذشته ی بسیار دور توسط بزرگانمان صورت گرفته است، می توان به اهمیت فعالیت رسانه ای برای گسترش و تبلیغ دین و همچنین تثبیت و معرفی هر چه بهتر آن در میان دینداران رسید. رسالت پیامبران که تبلیغ دین بود؛ قیام امام حسین(ع) و شهادت فرزندان و یاران ایشان؛ اسارت حضرت زینب(س) و.... از جمله ی این موارد می باشند.

حکایتی در باب ارزش و اهمیت رسانه ی دین بودن نقل شده که به شرح زیر است:

یکی از مراجع که صحنه ی قیامت را در عالم رؤیا دیده بود تعریف میکرد که قیامت شده بود و مردم در صف های طولانی ایستاده بودند. من هم در صف مراجع بودم. وقتی به صف مداحان نگاه کردم، حساب و کتاب آنها به سرعت انجام میشد ولی صف علما به کندی پیش می رفت و حساب و کتابشان بسیار دقیق بود. نقل می کنند که از فردا این مرجع عالی قدر، اول کلاس های خود روضه می خواند. وقتی به ایشان اعتراض کردند که این کار در شأان شما نیست، فرمود من چیزی دیدم که شما ندیده اید...

همچنین منقول است که به امیرالمؤمنین عرضه داشتند جوانی است که مدام از شما حرف میزند و سرباز برای شما جمع می کند. امام(ع) برای آن جوان دعا کردند و فرمودند خدایا شهادت را نصیب او کن. ذکر کرده اند که در جنگ بعدی این جوان در رکاب حضرت به شهادت رسید...

رسانه ی دین شدن مخصوص علما نیست و همه باید به حقانیت دین اقرار کنند. امروزه ابزارهای رسانه ای مختلف و متنوعی وجود دارد که از جهاتی کار را ساده تر و از جهاتی دیگر دشوارتر کرده است! چون همین ابزارها هم در اختیار دینداران است و هم در اختیار دشمنان آنها. و در این میدان جنگ حق و باطل، کسی پیروز است که از ابزار موجود بهتر استفاده کند. اگر حرف حق خوب بیان گردد، باطل نابود می شود و اثرش از بین می رود؛ همانگونه که از آیه ی « جاء الحق و ذهق الباطل» می توان به این نکته رسید.

در این بین، رسالت رسانه ی ملی ، با توجه به فراگیری و در دسترس عموم بودن آن، سنگین تر از سایر ابزارهای رسانه ایست و به تبع این حساسیت، باید اهتمام ویژه ای در راستای رشد کیفیت دینی و آموزشی و اخلاقی و فرهنگی و.. آن صورت گیرد.

امام خمینی(ره) در بیاناتی فرموده اند: «..می تواند این دستگاه با اندک انحرافی میلیون ها مردم را منحرف کند و با اندک اشتباهی میلیون ها مردم را به اشتباه بیندازد...» یعنی رسانه، نه تنها باید منحرف کننده نباشد، بلکه اشتباه هم در یک رسانه قابل تحمل نیست. مگر در مواردی جزئی و حد و اندازه هایی که طبیعی به نظر می رسد. نکته ای که متأسفانه امروزه آنچنان که باید و شاید مورد عنایت مسئولین قرار نمی گیرد و در برخی از برنامه های سیما، شاهد پیام های منفی ای هستیم که اثرات آنها در زندگی مردم و جامعه مشهود می باشد. با پیشروی هر چه بیشتر این این ضعف ها، رغبت مردم برای مشاهده ی برنامه های رسانه ی  ملی کاهش یافته و گرایش ها به سمت ماهواره و رسانه های غربی در حال فزونیست.

عوامل مختلفی در روند این نقاط ضعف تأثیر گذارند که در پست های بعدی به بررسی آن ها خواهم پرداخت.

لزوم برفک‌ستیزی در سیما

 سیما، یکی از برجسته‌ترین زمینه‌ها و راه‌های تأثیرگذاری بر فرهنگ جامعه و عقاید مردم می‌باشد. در واقع می‌توان گفت ریشه‌ی بسیاری از تغییرات جامعه و زندگی مردم را می‌توان در فعالیت رسانه‌ها، علی‌الخصوص برنامه‌های سیما، جستجو کرد. خواه‌ناخواه القائات برنامه‌های مختلف بر مخاطبان بسیار چشم‌گیر می‌باشد، به گونه‌ای که آثار این القائات را می‌توان در بخش‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی مسائل سیاسی به وضوح مشاهده کرد
ادامه نوشته

یا أیها الذین آمَنوا آمِنوا...

 

یکی از مشکلات موجود در بین دینداران، این مسئله است که با وجود آگاهی آنان از حقانیت دین و دستورات آن، توفیق عمل به آن احکام و به کار بردن آن ها در تمام ابعاد زندگی از آنان سلب شده است. در واقع برخی افراد در مرحله ی فعلیت بخشیدن به دانایی های خود، دچار مشکل شده و ناخواسته و گاها علیرغم وجود تلاش هایی که در جهت عملی کردن باورهای دینی خود انجام می دهند، به نتایج مطلوب نمی رسند!

ادامه نوشته

ذائقه سازی یا ذائقه سوزی؟؟!!


در جهان امروز هیچ خبری به صدق نزدیک نیست، مگر اینکه سندی دیداری از آن ارائه شود و هیچ پیامی مؤثر نیست مگر اینکه به واسطه ی رسانه های دیداری ابلاغ گردد. سینما و تلویزیون بر همه چیز غلبه کرده اند. مخاطبان انبوه را به سمت خود می کشند. تا آنجا که می توان گفت: عصر ما، عصر غلبه ی بصر بر سمع است، بی آنکه بصیرتی در کار باشد!

ادامه نوشته

فاصله ها...

درباره ی موضوع شکاف بین نسلی، نه تنها در عرصه ی کشور ما، بلکه در کل عرصه ی علوم اجتماعی جهان، پژوهش های بسیاری صورت گرفته است. گویی شکاف بین نسلی از تبعات مشترک پروژه ی مدرنیسم به شمار می رود و سرعت تحولات، فرصت هم نوایی نسل ها را از هم گرفته است....

ادامه نوشته

رسانه ی ...ملی!

سلام

امروز یه چیزی از اخبار شنیدم که خیلی واسم جالب بود! یه آمار از اسم بچه هایی که تازه به دنیا اومدن!

بیشترین اسمای دختر به ترتیب فاطمه و زهرا و ستایش بودن!!

با شنیدن اسم ستایش تو رتبه ی سوم خیلی تعجب کردم!راستش اصلا فکر نمی کردم یه فیلم تا این حد تاثیر داشته باشه!!!!

ای کاش آقای ضرقامی و مسئولای رسانه ی ملیمون(!)هم این خبرو میشنیدن تا حساب کار دستشون بیاد و بدونن باید حواسشونو چقدر جمع کنن و مراقب چیزایی که پخش میکنن باشن!

البته من خودم فقط یه قسمت از این سریالو دیدم ونمیخوام قضاوتی در مورد کم و کیفش(در حد خودم!)داشته باشم ولی اینو خوب میدونم که امروزه مردم ما نیازمند خیلی آموزشا و فرهنگ سازیای واجب دیگن که میشه از این تاثیره واسه رسیدن بهشون استفاده کرد!

امیدوارم مردممون از برنامه های حداقلی و خوبی هم که گاها از رسانه مون پخش میشه اینقدر تاثیر بگیرن!